سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همه چی ...

تاثیر افسردگی بر رابطه جنسی در زندگی زناشویی

    نظر

تاثیر افسردگی بر رابطه جنسی در زندگی زناشویی

    

افسـردگـی بر روی کلیه
جنبه های زندگی تاثیر می گذارد. در این مورد باید اذعان داشت که روابط با
جنس مخالف نیز از این امر مستثنی نیستند. زمانیکه یـکی از طرفـین در یک
رابطه دچار افسردگی شده باشد، رابطه آنقدر آسیب می بیند که می توان گفت
بقای آن با مشکل جدی مواجه خواهد شد. البته می توان اظهار داشـت کــه یک
رابطه خوب می تواند برای کسانی که دچار افسردگی هستند، نقش مرهم را بازی
کند؛ زمانیکه میلی به انجام هیچ کاری نداریم، کمی عشق و محبت می تواند ما
را از دلتنگی بیرون آورد.
اگر شریکتان افسرده باشد
افراد افسرده تمایلی به انجام کارهای روزمره ندارند، آنها احساس می کنند
که بدنشان به اندازه کافی انرژی ندارد، از پس هر کاری بر نمی آیند، همچنین
توانایی برقراری ارتباط مناسب با خانواده، دوستان و حتی شریک زندگی خود را
نیز از دست می دهند.
ممکن است در یک چنین شرایطی طرف مقابل احساس بی محبتی و بی میلی کند. این
سوء تفاهم نهایتاً به جدایی دو نفر از یکدیگر ختم خواهد شد.
از سوی دیگر ممکن است طرف دوم احساس کند که خودش مسبب اصلی ایجاد افسردگی
در شریکش بوده است. گاهی اوقات اوضاع آنقدر وخیم می شود که دو نفر به هم
مشکوک شده و تصور می کنند که نفر دیگر برای خود معشوقه گرفته.
باید توجه داشت که همه این امور تفکرات بی پایه و اساس هستند، اما به هر
حال کنترل احساسات شخصی کمی مشکل است. اگر در مقابل چنین شرایطی از خود
عکس العمل منفی نشان داده و کمی عصبانی شوید، واکنش های شما در این زمینه
کاملاً طبیعی هستند.
اگر شریکتان نمی توانست پاسخ شما را با یک لبخند کوچک بدهد، مثل گذشته
دوستتان داشته باشد، از لحظه هایی که در کنار شما سپری می کند لذت ببرد، و
... باید قبول کنید که همه این موارد علائمی از بیماری او هستند.

نحوه عملکرد پیرامون مسائل جنسی

هنوز شواهد مستدلی از فعل و انفعالات شیمیایی که در طی این بیماری در مغز
رخ می دهد، در دست نیست. پژوهش های معدودی در زمینه اثر افسردگی بر روی
روابط جنسی انجام شده که در این قسمت به اختصار نگاهی به آنها می اندازیم.
از بعد بالینی کاملاً مشخص است که افسردگی بر روی تمام ارگان های بدن
تاثیر گذاشته، عملکرد طبیعی آنها را با مشکل مواجه ساخته، و واکنش های بدن
را از حد نرمال، کند تر می کند.
افسردگی به ویژه بر روی برنامه خواب و استراحت افراد تاثیر می گذارد. در
اکثر بیماران اختلالاتی در مورد خواب گزارش شده است. افسردگی همچنین بر
روی هر گونه فعالیتی که نیازمند شوق و حرارت، خودجوشی، و همکاری دو جانبه
باشد نیز تاثیر منفی می گذارد که در این میان می توان به رابطه جنسی نیز
اشاره کرد.
می توان گفت که اغلب افرادی که افسرده هستند، به مرور زمان تمایل خود را
به رابطه جنسی از دست می دهند. البته نمی توان به طور قطعی اظهار کرد که
100% بیماران افسرده، تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارند. در این میان
مواردی دیده شده اند که به طور طبیعی روابط جنسی خود را حفظ می کنند و سکس
تنها عاملی است که می تواند به آنها اطمینان خاطر داده و آرامشان کند.

در آقایون کاهش فعالیت ذهنی سبب ایجاد خستگی و کسالت می شود که این امر
نهایتاً منجر به کم شدن شهوت شده و سبب بروز مشکلاتی در زمینه نعوظ می
شود.
در خانم ها کاهش فعالیت ذهنی سبب می شود تا آنها علاقه خود را به برقراری
رابطه جنسی از دست بدهند و مشکلاتی در زمینه رسیدن به ارگاسم پیدا می
کنند.
البته همه این مشکلات با بهبود بیماری افسردگی خود به خود بهبود پیدا می
کنند. در حقیقت می توان گفت که ایجاد علاقه مجدد به برقراری رابطه جنسی
یکی از علائم اولیه بهبود بیماری است.

رابطه جنسی و داروهای ضد افسردگی
تنها خود بیماری افسردگی نیست که بر روی زندگی جنسی فرد تاثیر منفی می
گذارد. داروهای ضد افسردگی مانند "پروزاک" نیز می توانند بر روی عملکرد
جنسی فرد تاثیر نامطلوبی بگذارند.
یکی از رایج ترین تاثیرهای جانبی که این داروها بر روی بیمار می گذارند
این است که بازه زمانی رسیدن به اوج لذت جنسی را افزایش داده و در برخی
موارد فرد توانایی رسیدن به ارگاسم را به طور کلی از دست می دهد. اگر چنین
اتفاق برای شما روی داد از پزشک معالج خود بخواهید نوع داروهای شما را
تغییر دهد.

افراد افسرده چگونه می توانند به خود و خانواده شان کمک کنند

این افراد برخی روزها حالشان از روزهای دیگر بهتر است. باید در روزهایی که
حالشان خوب است، سعی کنند عشق و محبت بیشتری به اطرافیان و به ویژه شریک
زندگیشان بدهند.
یک اسم رمز انتخاب کنید مثلاً اسم یک فیلم مورد علاقه و بعد از آن برای
نشان دادن این امر که تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارید و ترجیح می
دهید فقط او را در آغوش بگیرید، استفاده کنید.
سعی کنید هر روز پیاده روی کنید، بهتر است این کار را با همسرتان انجام
دهید. پیاده روی نه تنها شما را در معرض هوای آزاد قرار می دهد، بلکه
مانند سایر فعالیت های ورزشی میزان اندروفین مغز را نیزافزایش میدهد.
اندروفین نوعی ماده شیمیایی است که به آسانی می تواند حالات درونی شما را
تغییر داده و احساس خوبی در بدن ایجاد کند.
حتی در روزهایی که شرایط مناسبی ندارید سعی کنید لحظه ای آرام بخش را پیدا
کنید مانند صدای نغمه خوانی پرندگان و یا گل هایی که در باغچه خانه شکوفا
شده اند. تمرین کنید تا حداقل روزی سه مورد از این مسائل آرامبخش را در
زندگی خود پیدا کنید.
زمانیکه شما دچار افسردگی می شوید تغییراتی در آداب غذاییتان رخ می دهد.
اشتهای شما ممکن است به طور کامل از بین برود و یا اینکه اشتهای سیری
ناپذیری پیدا کنید. سعی کنید در طول روز 5 بار میوه بخورید. این کار به
حفظ سلامت فیزیکی و ذهنی شما کمک شایان ذکری خواهد کرد.
به موزیک هایی که علاقه دارید گوش دهید.
ایمان داشته باشید که دوران افسردگی نیز به پایان خواهند رسید و دوباره روزهایی می رسند که می توانید از زندگی لذت ببرید.

چگونه می توان به شریک زندگی افسرده کمک کرد

سعی نکنید که وانمود کنید شرایط او را به طور کامل در ک می کنید، چون نمی
توانید یک چنین کاری انجام دهید. در عوض به او بگویید: من نمی توانم درک
کنم که تو دقیقاً چه احساسی داری، ولی تمام تلاشم را می کنم تا متوجه
شرایطت بشوم و کمکت کنم."
اکثریت قریب به اتفاق افرادی که دچار افسردگی می شوند علاقه خود را به
برقراری رابطه جنسی ازدست می دهند. سعی کنید به او بقبولانید که این بی
میلی به دلیل مسائل شخصی نبوده و منحصراً مربوط به بیماری او می شود.
ناامید نشوید؛ شاید بعضی روزها احساس کنید که تلاشتان به جایی نمیرسد، اما
مطمئن باشید که اظهار محبت دائمی بالاخره تاثیر خود را می گذارد و می
توانید آنها را متوجه ارزش های واقعی شخصی شان بکنید.
او را متقاعد کنید تا به متخصص مراجعه کند و کمک های لازم را از او بگیرد. افسردگی مقوله ای نیست که بتوان یک تنه به جنگ آن رفت.
به خاطر داشته باشید: بهبود افسردگی درست مثل بهبود یک عمل جراحی است. از
او به خوبی مراقبت کرده و تا جایی که می توانید عشق و محبت خود را نثارش
کنید. البته انتظار نداشته باشید که به سرعت کارهایتان نتیجه بدهند.
برای خودتان کارهای جالب انجام دهید. زندگی با یک فرد افسرده کمی خسته
کننده است به همین دلیل باید مراقب خودتان باشید. برای خودتان وقت
بگذارید، با دوستانتان به بیرون و یا سینما بروید. بیمارانی که دچار
افسردگی هستند ترجیح می دهند که در خانه بمانند و هیچ کاری انجام ندهند،
اگر شما هم بخواهید این کار را انجام دهید ممکن است خودتان نیز دچار مشکل
شوید.
همیشه به خاطر داشته باشید که این دوران نیز سپری خواهند شد و شریکتان هم
که در حال حاضر دچار افسردگی شده، همان فرد قبلی است و هیچ چیز عوض نشده.






http://www.hamdardi.net/printthread.php?tid=612

ارتباطهای عشقی

    نظر

در روزهای اول شروع یک ارتباط، هیچ یک از طرفین تمایلی به فکر کردن در مورد قوانین و مقررات موجود ندارد. این دوران زمان خوشی است و قانون گذاشتن و اجرای آن چندان لازم و ضروری به نظر نمی رسد؛ اما به هر حال بنیان نهادن یک سیستم نظامند قانونی از همان ابتدای کار امری لازم الاجرا به شمار می رود. منظور ما این نیست که باید تمام جزئیات را روی ورق بیاورید و همه چیز به صورت مکتوب باشد، بلکه یک چارچوب کلی برای کلیات کار باید طراحی شود که به واسطه آن تمام کارها با آرامش و راحتی بیشتری پیش رود.


 

 


 

در کنار این قوانین یک سری مجازات هایی نیز برای اجرا نکردن آنها باید در نظر گرفته شود. باید به خاطر داشته باشید که اگر می خواهید همسرتان از قوانینی که شما مقرر کرده اید پیروی کند، باید ابتدا خودتان آنها را رعایت نمایید. پس بهتر است که اگر خودتان آنها را رعایت نکردید، ابتدا مجازات را بر روی شخص خودتان پیاده کنید.


 

 


 

هیچ یک از دو طرف نباید با شخص سومی ارتباط داشته باشند


 

 


 

همیشه یک قانون ابدی وجود دارد که همه ملزم به پذیرش آن هستند: هیچ گونه خیانتی وجود نداشته باشد. با ورود به یک رابطه، شما خود به خود یک چنین قانونی را می پذیرید و باید گردش و تفریح های تک نفره را کنار بگذارید چراکه تنها چیزی که میتواند شما را در زندگی مشترکتان به موفقیت برساند، اعتماد متقابل است. زمانیکه حتی برای یک بار بوی خیانت به رابطه وارد شود، اعتماد برای همیشه از بین خواهد رفت.


 

 


 

بنیان نهادن این قانون کار ساده ای است. معمولاً هر دو نفر به یک چنین قانونی پایبند بوده و تمایل دارند که آنرا اجرا نمایند. خانم دوست ندارد که شما با دختر های دیگر این طرف آنطرف بروید و شما هم به طور حتم دوست ندارید که او دنبال مردهای دیگر راه بیفتد. زمانیکه قرار های ملاقات طی شد و رابطه وارد مراحل جدی تر شد، فقط کافی است که یک بار به این قانون اشاره کنید. در حقیقت صحبت کردن در مورد این مطلب که قرار گذاشتن با افراد دیگر از این پس ممنوع می شود، خود اهمیت این موضوع را به طرف مقابل انتقال خواهد داد.


 

 


 

مجازات: احترام به این قانون و پایبندی به آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد، تنها مجازاتی که می توان برای آن در نظر گرفت پایان دادن سریع به رابطه است.


 

 


 

بهای بقای ارتباط باید در یک حد معین باقی بماند


 

 


 

توقعات بیجا در یک رابطه جایی ندارند؛ و این امر از همان ابتدای رابطه باید روشن شود. البته منظور ما این نیست با افرادی زندگی کنید که هیچ گونه آرزو و رویایی ندارند اما به هر حال باید انتظارات طرف مقابل از شما منطقی باشد. توقعات بیجا و آرزوهای غیر منطقی و غیر واقعی می توانند رابطه را خسته کننده نمایند. در ابتدا شاید جالب باشد که نیازهای یکدیگر را برآورده کنید، اما به هر حال هر دو طرف باید به خوبی بدانند که هر کس زندگی فردی خود را دارد و نمی تواند تمام زندگی اش را وقف برآورده کردن آرزوهای دیگری کند.


 

 


 

برگرداندن این قانون در زندگی واقعی شاید قدری نیرنگ آمیز باشد. در ابتدای رابطه شاید برای جلب رضایت و بدست آوردن او هر کاری که می خواهد را برایش انجام دهید و هر کاری که از دستتان بر بیاید را انجام دهید. سرو کردن غذای مورد علاقه او، خریدن گل های رنگارنگ و بردن او به مکان های که دوست دارد خوب است، اما نباید بیش از اندازه در این کار زیاده روی به خرج دهید. به هر حال شما هر زمان که توانایی انجام چنین کارهایی  را داشتید، نباید از انجام آنها دریغ کنید، اما شما باید محبت به او بدهید نه اینکه او بیش از اندازه از شما انتظار داشته باشد.


 

 


 

مجازات: مجازات باید با جرمی که شکل گرفته هماهنگی داشته باشد. به عنوان مثال اگر او از شما انتظار دارد که هر روز برایش گل رز بگیرید، چند روز این کار را انجام ندهید تا با این امر او به این نتیجه برسد که توقعش در این مورد چندان مطابق میل باطنی شما نیست. مجازات های جدی تر نظیر قطع ارتباط را باید بگذارید برای مقوله های جدی تر؛ به عنوان مثال در مواردی شبیه به این مطلب که او از شما انتظار دارد تا با دوستان صمیمی خود قطع رابطه کنید.


 

 


 

مالکیت طلبی ضمنی ممنوع


 

 


 

قرار گرفتن در یک ارتباط به آن معنا نیست که پس از مدتی یکی از طرفین مالک طرف دیگر می شوند. هر دو طرف باید آزادانه به زندگی خود بپردازند. این بدان معناست که: کسی حق ندارد برای دیگری تصمیم گیری کند، و یا در مورد کارهای بزرگ به تنهایی تصمیم گیری نماید. فقط به این خاطر که شما ازدواج کرده اید دلیلی نمی شود که ارتباطتتان را با دوستانتان قطع کنید، مطابق میل او تفریحات خود را انتخاب کنید و هر کاری که او دوست داشته باشد را انجام دهید. باید به یکدیگر فضا بدهید تا هر یک مطابق میل خود کارهای شخصی اش را انجام دهد.


 

 


 

این مورد مقوله ای است که سبب برزو مشکلات زیادی در روابط می شود. هیچ موقع ارتباط به جایی نمی رسد که یکی از طرفین حق داشته باشد به نفر دیگر بگوید: "خوب از این به بعد من به جای تو تصمیم می گیرم." به هر حال به محض اینکه برای نخستین بار احساس کردید که او حس مالکیت طلبی نسبت به شما پیدا کرده است، موضوع را با او در میان گذاشته، خودتان را حتی از حواشی این مسئله هم کنار بکشید.


 

 


 

مجازات: برای هر گونه جرمی که مرتکب می شوند، شما هم به مثابه آن مقداری از آزادی ها و امیال شخصی آنها را محدود کنید. به عنوان مثال اگر او برنامه ریزی کرد که امشب با خانواده عمه و شوهر عمه پیرش شام را صرف کنید، شب بعد او را به تماشای یک فیلم خسته کننده ببرید.


 

 


 

روابط گذشته باید فراموش شوند


 

 


 

زمانیکه شما با یک نفر ارتباط برقرار می کنید، باید گذشته را فراموش کنید. هیچ یک از طرفین حق ندارد از اتفاقاتی که در زندگی گذشته افراد ایجاد شده به عنوان مقوله ای برای پیش داوری استفاده کند. بنابراین هیچ گاه به خانمتان نگویید که نامزد قبلی تان از او زیباتر بوده که او هم به شما پاسخی می دهد که خودتان بهتر می دانید.


 

 


 

البته منظور ما این نیست که نباید در مورد گذشته تان هیچ حرفی به میان بیاورید. اگر بخواهید با کسی ازدواج کنید، باید بدانید که در گذشته چه کارهایی را انجام می داده و چه نوع زندگی داشته؛ اما نباید اجازه دهید که گذشته بر روی او تاثیر منفی بگذارد. به هر حال باید به او نشان دهید که گذشته برایتان اهمیتی ندارد. این کار را می توانید شما به عنوان مثال می توانید زمانیکه او مطلبی از گذشته می گوید و دستپاچه میشود، این مطلب را اظهار کنید که نگران نباشد چرا که گذشته برای شما اهمیتی ندارد. سعی کنید که در مورد این مطلب هیچ گونه صبری از خود نشان نداده و به سرعت در مقابل چنین گزینه ای از خود واکنش نشان دهید.


 

 


 

مجازات: اگر احساس میکنید که همسرتان در گذشته زندگی می کند، شما هم برخی از ویژگی هایتان را که دوست می دارد، کاهش دهید، اما به او بگویید که چرا چنین کاری می کنید تا او هم تصور نکند شما فرد خوبی نیستید. به او بگویید که وقتی به زمان حال بازگردد تمام خوبی های شما نیز به سر جایشان بازخواهند گشت.


 

 


 

قوانین عشق ورزی


 

 


 

نوشتن این قوانین و راضی کردن افراد برای امضای آن شاید کار دشواری به نظر برسد، اما اگر از همان ابتدا تمام این موارد را برای او معین کنید، دیگر در آینده به مشکل برخورد نخواهید کرد


دنیای روابط زن و شوهر

    نظر

رابطه ی زن و شوهر، رابطه ی عاشق و معشوق، رابطه ی‌ تن و تن‌پوش، رابطه ی همرهان طریق کمال و معنا‌گر محبّت و ایثار است. رابطه ی زن و شوهر، به قدمت خلقت آدم، به قداست متعالی‌ترین ارزش‌ها، به عظمت گستره ی هستی، به برکت همه ی نسل‌ها در همه ی عصرها و تجلی‌گر اولین تعامل حقّه انسان‌هاست. رابطه ی زن و شوهر، سرچشمه همه عاطفه‌ها و بستر گیراترین رابطه‌هاست. زن ، مرادش را در حسن رابطه با شوهر می‌یابد و شوهر، آرامش را در گرو وجود زن می‌‌داند. رابطه ی زن و شوهر جلوه‌ای از برترین هنر زندگی و کامل‌ترین شکل ارتباط انسانی است............


 



 

رابطه ی زن و شوهر آمیزه‌ای است از زیباترین تلاقی چشم‌ها، گیراترین تبادل کلام‌ها، هماهنگ‌ترین طپش قلب‌ها، همسوترین اندیشه‌ها، استوارترین گام‌ها و پر رمز و رازترین محرمیت‌ها. رابطه ی زن و شوهر، مناسب‌ترین بستر برای رویش شکوفه‌های حیات و مطلوب‌ترین زمینه برای پدیدآیی پر جاذبه‌ترین رفتارهاست. رابطه ی زن‌ و شوهر، حیاتی‌ترین پاسخ به فطری‌ترین نیاز زندگی فردی و اجتماعی انسان است. رابطه ی زن و شوهر، بیانی از حقیقت و ضرورت بنای خانواده و زنجیره جوامع انسان است. رابطه ی زن و شوهر، رابطه مهرورزی و محبت‌پذیری، عهد و وفا، گذشت و ایثار، سخاوت و احسان، مودت و مروّت، صداقت و درستی، صفا و صمیمیّت، راه و رهرو، خورشید و نور، چشمه و آب، پرنده و بال، اوج و پرواز، دل و دلدار، چشم و نگاه، اندام و لباس، چراغ و روشنی، باغ و باغبان، گل و گلدان، سبزه و بهار، گلبرگ و ریحان، انگشتر و نگین، لبخند و نشاط، طبیب و درمان، رحمت و نعمت و سرانجام مثالی از رابطه علی‌( علیه‌السلام )و فاطمه( سلام‌الله علیها) است. رابطه ی زن و شوهر، آزمون دوباره ی توان انسان در حفظ حرمت‌ها و ارزش‌ها، تکریم خویشان و نزدیکان و تأیید و تقویت منزلت همسر است. رابطه زن و شوهر، یعنی برخوردار شدن از آراسته‌ترین، گرانبهاترین، زیباترین، راحت‌ترین، پردوام‌ترین و گرمابخش‌ترین تن‌پوش‌ها. آری، رابطه ی زن و شوهر به فرموده ی خالق انسان‌ها همچون رابطه ی قامت و لباس است، و این لباس گرمابخش جسم و جان، معناگر حیات و جلوه‌گر وحدت است. زیباترین رابطه میان زن و شوهر زمانی برقرار می‌شود که هر دوی آنها با اندیشه‌ای متعالی و انگیزه‌ای قوی تلاش کنند که یکدیگر را مورد حمایت عاطفی خود قرار دهند و در ارضای نیازهای فطری و روانی همدیگر از هم پیشی گیرند. زن برای شوهر لباسی زیبا و جذاب و شوهر برای زن پوششی آراسته و برازنده باشد. همچون رابطه ی لباس و بدن، گرمابخش و آرامشگر یکدیگر باشند و همدیگر را زیبا و آراسته و با کمال و موقر جلوه دهند. کاستی‌ها و خطاهای هم را بپوشانند و همدل و همراز یکدیگر باشند. ضعف‌ها و نارسایی‌های یکدیگر را حتی برای نزدیکان خود بازگو نکنند، تا چه رسد به آشنایان و بیگانگان. به زندگی همدیگر تنوع و نشاط ببخشند و هر روز بهتر از اولین روز آشنایی، بر جاذبه‌های بصری و کلامی و خوشایندی‌های رفتاری خویش بیفزایند. با خریدارترین نگاه به چهره هم بنگرند، گیراترین کلام خود را تقدیم یکدیگر کنند، پرجاذبه‌ترین رفتارها را در ارتباط با هم به نمایش بگذارند و با حسن ارضای نیازهای فطری و روانی یکدیگر، همدیگر را در برابر آفت‌های اجتماعی و محرک‌های مخرب شخصیّت مصون نمایند. زن‌ها و شوهرها فقط و فقط در زندگی مشترک و تعامل متقابل با همدیگر می‌توانند همه مهارت‌های زناشویی و جاذبه‌های بالقوّه کلامی و بصری و رفتاری خود را فعلیّت بخشند. چرا که همه ی انسان‌ها، از نافذترین جاذبه‌های حیاتی بهره‌مند هستند و تنها بستر مشروع و مطلوب تبلور همه این جاذبه‌ها در ارتباط با همسر است و بس. زن و شوهر موفق آنانی هستند که جز با زبان محبّت و تکریم با هم سخن نمی‌گویند و همواره از خزانه ی دلشان، کلام زرین و خوشایند و گفتار شفابخش و درمان‌گر جان و آرامش‌گر روان را برگزیده، در فضای سرشار از نشاط و آرامش تقدیم یکدیگر می‌کنند. رابطه ی زن و شوهر موفّق به گونه‌ای است که در آن زبان تهدید، تنبیه، تحقیر و تخریب شخصیت جایی ندارد، هر چه هست زبان محبّت، صداقت و صمیمیّت، شجاعت و عدالت، ایثار و احسان، شکر و سپاس و تأیید و تکریم است. دروغ و بدزبانی، تندخویی و بداخلاقی، غیبت و تهمت، افتراء و استهزاء، ناسپاسی و قدرناشناسی، بی‌تفاوتی، قهر و عصبانیت از آفات رابطه ی مطلوب زن و شوهر است. محور رابطه ی زن و شوهری که در اندیشه ی اداره و ادامه ی یک زندگی پویا، مولّد و پربرکت هستند، همدلی و یک‌رنگی، صبوری و خویشتن‌داری و گذشت و ایثار است. خودمحوری، خودبینی، خودتوجهی، خودخواهی، خودپسندی، خودنمایی و خودکامگی از آفت‌های شکل‌گیری زندگی مشترک موفق است. سرمایه‌ برقراری و استمرار رابطه‌ای خوشایند و موفق میان زن و شوهر‌ها، کفویت، همسری و همراهی، همگامی، همسویی، همفکری، حق‌گویی، حق‌جویی، وارستگی از وابستگی‌های نفسانی و تعصّبات ناروای خویشاوندی و قوی است. در زندگی همسران موفق، رابطه ی زن‌ها و شوهرها با مادر، خواهر، پدر، برادر و دیگر نزدیکان نه تنها نمی‌تواند کمترین اثر ناخوشایندی بر روابط فی‌مابین ایشان بگذارد، بلکه بر حسن سلوک و اعتماد متقابل و شیرینی زندگی مشترک آنها می‌افزاید. در واقع حسن تدبیر و تنظیم دایره و دامنه ی ارتباط با خویشان، دوستان و آشنایان با همفکری و همدلی زن و شوهر بلند‌اندیش و والا همت معنا می‌یابد و محور و معیار اصلی از ارتباطات خویشاوندی و عاطفی، تأمین نیازهای فطری و رضامندی خاطر یکدیگر است. برای برقراری و استمرار رابطه‌ی پردوام، پربرکت و مسرّت‌بخش میان زن و شوهر و پیشگیری از سردی‌ها و سردمزاجی‌ها، بدبینی و سوءظن‌ها و قهر و ستیزهای خانوادگی، هر دو نفر (هم زن و شوهر) باید به خاطر داشته باشند که همچون دوران تجرّد دورانی که عقد و پیمان زندگی مشترک و جدیدی را امضاء نکرده بودند، نمی‌توانند به لحاظ وابستگی‌های عاطفی، بخش قابل توجهی از وقت، فکر و احساس خود را به مادر و خواهر، پدر و برادر و ... اختصاص دهند. در یک زندگی مشترک موفّق، زن و شوهر فهیم همه ی سعی و تلاش خود را در جهت جلب رضایت خاطر و فراهم ساختن آسایش و آرامش روان و نشاط درونی یکدیگر مبذول می‌دارد و از این رو ضمن ابراز محبّت نسبت به خویشان و تکریم شخصیّت ایشان به رسالت و مسوولیت خطیر «همسری» اندیشیده، محبّت و عطوفت خود را در همه حال تقدیم به «همسر» می‌نمایند. آری، مرکز ثقل و شاخص و میزان همه ی ارتباطات زن و شوهرهای بصیر و همسران فهیم با خویشان، نزدیکان، دوستان و آشنایان، حفظ و تقویت حسن رابطه، غنای پیوند عاطفی، اعتماد متقابل و احساس امنیت میان همدیگر است. لذا هر رابطه و ارتباطی با دیگری که براساس ارزیابی منطقی و روان‌شناختی بر رابطه گرم و صمیمی و پیود عاطفی زن و شوهر خدشه‌ای وارد نماید، باید مورد تجید نظر قرار گیرد و به طور قطع با نگرشی جامع و احساس مسوولیت، در آن تعدیلی صورت پذیرد، ولو اینکه این رابطه با مادر و پدر و خواهر و برادر باشد.